فقط جهت خالی نبودن عریضه !!!

  

 

اومدم بگم فقط هستم و پایدارم.. اینجارو وقتی میساختم دلم می خواست خونه ی ابدیم باشه ولی نشد.. هیچ علاقه ای به نوشتن توش ندارم دیگه.. از در و دیوارش بدم میاد.. حتی دلم نمی خواد کامنت دونیشو درست کنم. خونه ای رو که یه روزی با ذوق و علاقه ساختمش خرابش می کنم چون برام شانس نداشت... شانس داشتن شادی ایی که توی بلاگ قبلیم داشتم و اینجا ندارمش.. کاش هیچ وقت اینو نمی ساختمش..   

هوا واقعآ سرده.. انگار با خودم لج کردم.. نه بخاری اتاقمو روشن می کنم و نه لباس گرم می پوشم.. دلم می خواد بلرزم تا لذت تنهایی و آزادیمو حس کنم.. وقتی که بیرون میرمم عین آدم نمیرم .. من که نمونه ی یه آدم سرمایی حاد ام گرما خفم می کنه.. دست خودم نیست.. الان اینطوری دوست دارم باشم.. پس اینطوری هستم...

 

چند روزیست شدیدآ با این آهنگ حال می کنم و یه جورایی گیر دادم بهش.. پشت هم فقط اینو می ذارم.. بازم قراره جیغ اهل بیت در بیاد..

اینم لینکش:

موزیک غزل



باشد که گوش کنید و لذت ببرید شدید..

نظرات 12 + ارسال نظر
غزل شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 16:14 http://delneveshtehaye222.blogsky.com

اووووووووووووووووووووووول

A ز R ه H ر A اZ شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 18:29 http://www.zafa.blogsky.com

ووووووووووووویییییییییی.. چه خشمگین.. قضیه چیه خوب؟؟

A ز R ه H ر A اZ شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:15 http://www.zafa.blogsky.com

زودی این پستو حذف کن پست خاطره ی طولانی حال گیر بذار
کارنامتو نمی خوای بذاری؟

من حذف پست تو ذاتم نیست.. چرا حال گیر؟؟
نهههههههههههه.. هنوز ۱ امتحانم مونده.. نگووووووووو در مورد نمره.. تنم می لرزه..

سیروس شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:18 http://www.khozaebal.persianblog.ir

ای بابا
نمره هاتو بذار اینجا ببینیم یکن دور هم بخندیم دلمون شاد شه

مگووووووووو سیروس مگووووووووو جون ننه.. هنوز یه امتحانم مونده.. همون درس کزاییه که امتحان میانترمش هی تعطیل میشد و هی من نمی خوندمش..
یعنی آیا می گذره این ترم به سلامتی؟؟

سینا شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:38

غزل جان کار خوبی کردی که برگشتی ولی من از همون اولشم میدونستم که برمیگردی
عکس قشنگی گذاشتی خودمونیم صلیقت محشر. ها!

نه قصدم جدی بود سینا.. الانم جای دیگه ای می نویسم. تیتر پستم توضیحه حرفامه..
مرسیییییییییی.. لوس نشم یهو

سینا شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:02

موزیکت چقدر قشنگه یعنی الان گوشش میدم ببینم قشنگه یا.....
راستی امتحانا تموم شد آخه قرار بود امروز آخریش باشه نمره ها رو کی میدن

امروز نه.گفتم که ۳۰ ام آخریشه..
نمی دونم چرا همه میگن لینکش خرابه.. درسته به خدا...

لیلی دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:44

غزلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

خیلی خوشحالم که دوباره برگشتی.جدی میگم.
غزل جان از این که کاری غیر از دعا کردن برای خلاصی از این روزهای سردت ، از دستم بر نمی یاد ازت معذرت می خوام اینم جدی می گم خانمی.
راستش اهنگو (موزیک غزل) که گوش دادم یخ کردم .خیلی تلخ بود.
مواظب خودت باش.(کو گوش شنوا)
فعلا بای.

مرسی عزیزم..
همونم خودش کلی زیاده.. این حرفا چیه رفیق..
الانم دارم همونو گوش میدم.. فوق العاده است..
میشه یه آیدی برام بذاری سری بعدی که نظر میدی..
هستم عزیزم.. اگه قرار بود نباشم تو این همه جریانات روزانم دووم نمی آوردم..مرسی لیلی جونم..
بای تا بعد...

seyed دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 14:47

khosoosi!!

مرسی سید...
کارت عالیه بچهههه. مرسی واقعآ.. خیلی مهم بود..
بازم منتظر بقیه اش هستم..

آفتاب پرست سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 15:18 http://www.aftabparast.blogsky.com

خعلی بی معرفتی غزل

ای وای خاک عالم.. چرا پوریا... برو وبگذرتو ببین.. من هر سری میام.. من کلآ بچه ی با معرفتی ام.. باور نداری از دوستان بپرس..

وروجک سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 16:06 http://jighestan.blogfa.com

جان جان تعجبشو!!

ناهید چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:04 http://whitenighte2.blogfa.com

خیلی آهنگ زیبایی بود

ممنون.خوشحالم خوشت اومده

کورش پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:55 http://delneveshtehaye222.blogfa.com

سلام..خیلی خوب خاطراتت و مینویسی ..عالیه
اگه قابل بدونی اینم از ما بپذیر...

زیر سایه درختی تو را در آغوش دارم..
تو اینک از پیراهنم به من نزدیک تری...
به چشمهای معصومت خیره میشم..با خندیدنت می خندم..
دستم رو روی نواز ابریشمی صورتت می رقسانم...
چشمهاتو میبندی.....
باد موهایت رو در اطرافم می چرخاند و با آن بر صورتم شلاق می زند...
تو باز میخندی می گویی تو هم چشمهایت رو ببندو منو محکم در آغوشت نگهدار...
چشمهایم رو میبندم ولی بدنت از لا به لای دستانم می گریزد...
محو می شود..
چشمهایم رو دوباره باز می کنم...
روی تختم دراز کشیده ام عکست در آغوشمه و اتاقم از حضور تو خالیست...آه...این بار هم رویای شیرین تو بود در فضای خالی زهنم باز سر انگشتی به خاطراتم میزد.....دوباره می خوابم تا بیایی اگه این بار در آغوشت بگیرم هرگز رهایت نمی کنم..

خوشحال میشم به من سر بزنی..
http://soghot-e-azad.blogsky.com/

سلام.
مرسی.خیلی زیبا بود..
سر میزنم بهتون..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد