موضوع نداریم...

  

سلام... 

دیگه نمیگم چشم ها را باید شست.. جور دیگر باید دید.. دیگه قبولش ندارم.. چون شستمش.. جور دیگرم دیدمش.. نشد.. بد زندگیم خوب نشد.. نمی تونمم با چشم بسته بمونم..پس میگم حرفامون..میگمشون..

 

 

 

۱-  

زرد.. 

آبی.. 

قرمز..  

خاکستری..  

صورتی.. 

قهوه ای.. 

بنفش.. 

رنگ کن.. 

رنگم کن.. 

تا چقدر زورت میرسه؟ 

بالاتر از سیاهی که دیگه رنگی نیست.. هست؟ 

ولی اینو بدون زرنگ خان.. 

این وسط تویی که بازی می خوری نه من.. 

هنوزم رو پا ام.. 

اینو یادت باشه که دست به هر رنگی بزنی اول خودتو رنگی می کنه..  

تا کی دورغ.. 

تا کی تایید... 

بسه دیگه.. 

فکر کردی همه مثل خودتن؟؟ 

تو روت چیزی نمیگم وهم ورت نداره.. 

بدون که خر نیستم.. میشناسمت.. 

دیگه چیزی نمیگم..بعد از اینم چیزی تو روت نمی گم.. 

امیدوارم خودت بفهمی.. 

 

۲- 

تویی که میگی از دروغ متنفرم.. 

تویی که میگی بدم میاد از این که کسی ۲ رو باشه و اهل بازی.. 

تویی که میگی بدم میاد از زیر و رو.. می خوام همه همیشه برام رو باشن.. 

تویی که میگی چرا دوره زمونه شده این.. 

تویی که میگی اعتماد ندارم به هیچ دوست و آشنا و قریبه ای.. 

تویی که میگی اینا رو یا خیلی از این حرفارو.. 

..  

اگه بدت میاد خودت اینطوری نباش.. 

درست کن این اخلاقت رو.. خیلی جاها خیلی آدما گفتن از خودت شروع کن.. بعد تو میری شعار میدی که آره موافقی؟ اولین صفت بدت بعد این حرف همین دروغته.. نگو. حناق که نیست گلوتو بگیره.. چرا انقدر ما آدما راحت نقش بازی می کنیم.. خودت باش.. خوده خودت.. اگه خودتی چرا انقدر تو کاراتو حرفات تناقض وجود داره.. اگه خودتی چرا انقدر تناقض هات عذابم میده.. منه دوست رو عذاب میده... هیچ انتقادی نکن.. به جای انتقاد و اعلام موافقت خودتو درست کن.. از خودت شروع کن تا نگی همه شعاری حرف میزنن.. تو شعاری نباش.. 

 

۳- 

ببخشید اگه ۲ مورد بالا اینطوری شد.. شما به دل نگیرید.. منظورم توهین یا جسارت نبود.. بازم متاسفم.. 

 

۴- 

تا الان سعی کردم برای دور و بری هام آدمی باشم که همیشه صاف و ساده بوده.. تو چیزایی که ازم خواست بدون سوال بیشتر اوقات گفتم چشم.. از گفتن چشم بر خلاف خیلی ها هیچ خجالتی نمی کشم چون برای دوستامه.. سعی کردم اگه کسی حرفی بهم میزنه انجامش بدم.. سعی کردم با دوستام رو راست باشم.. سعی کردم به دوستام دروغ نگم.. ولی نمی دونم چرا همیشه جوابش این بوده.. 

همیشه جواب صداقتم بدون حتی یه توضیح و کاملآ بی منطق و عجول و تهمت وار صفت دروغگو بوده.. اگه کسی که این حرف رو بهم میزنه تا ۵ مین وایسه تا دلیل حرفشو بگه و جواب منو بنشوه مسلمآ خودش پشیمون میشه.. نمی دونم چه دلیلی وجود داره من به کسی دروغ بگم.. هیچ نفعی برای من نداره چون این مسائل سطحی انقدر بی ارزش هستن که نخوام الکی دروغ بگم مخصوصآ وقتی برای کار نکرده قسم می خورم.. عادت ندارم از جون عزیزام مایه بذارم ولی وقتی قسمشو می خورم شک نکن که درسته.. 

ولی حالا از امروز..  

تا الان که بخواطر کار نکرده مجازاتشو شدم.. از امروز حداقل انجامشون میدم تا تهمت های بقیه بی اثر نباشه و به نامردی متهم نشم.. از این به بعد چشم گفتنی در کار نیست.. دیگه برای کسی رفاقت نمی کنم چون نشونم دادید جوابش چیه.. دیگه راحت دروغ می گم.. دیگه قسم نمی خورم.. می خوام امتحان کنم ببینم جوابش چقدر مطلوب تر از اینه که الان هست.. می خوام راحت و رک بپیچونم... 

 

۵- 

زندگی ای که تو توش انقدر حق نداشته باشی تا برای شخصی ترین مسائلت تصمیم بگیری و شخصی ترین کاراتو نذارن خودت انجام بدی به نظر من زندگی نیست.. به درد مردن می خوره و بس.. زندگی ایی که عزیز ترینات بهت بگن برای تصمیم تو مسائل ساده و شخصی و غیر ضروری ایی مثل این باید انقدری صبر کنی تا ما نباشیم.. تا زندگیت از ما جدا شه .. اونوقت برو اگه بازم بهت اجازه دادن برای خودت تصمیم بگیر.. واقعآ متاسفم برای این طرز فکر.. پس من کی قراره برای خودم زندگی کنم؟؟ برای دل خودم؟؟ لحظه های طلایی زندگیم داره از دستم میره و هیچ کاری از دستم بر نمیاد.. فقط اینو میدونم که دارم انقدر حرص می خورم که عمرم تموم شه.. تا کی باید صبر کنم تا بگذره؟؟ متاسفم برای چیزایی که یه روزی بهش افتخار می کردم.. به اطرافیان مثلآ تحصیل کرده ای که فکر می کنن خیلی می دونن ولی عین آدمای عهد بوق حرف میزنن.. عین امل هایی که فکر می کنن دختر یعنی کسی که رنگ آفتاب مهتابم ندیده باشه.. دختر یعنی کسی که حرف زدن بلد نباشه و به جای حرف فقط بگه چشم.. کسایی این حرفو می زنن که علاوه بر درس خونده بودنشون خودشون هرکاری دلشون خاسته کردن و وقتی لو میرن با تته پته کردن سرت داد میزنن.. من اینو انتخاب نکردم.. من اینو نمی خوام.. تا کی باید صبر کنم تا به دلخواهم برسم.. دلخواهی که برای خیلی ها عادی محسوب میشه.. چند بار قراره زندگی کنم؟؟ چقدر وقت دارم.. چطوری میشه به یه عده آدمی که حرف تو سرشون نمیره حرف زد و توجیهشون کرد.. آدمایی که با همه ی مدرکشون یه بحث ساده رو بلد نیستن.. یه عده آدمی که تو حرفت حرف میارن و از یه کلمه ات یه طورمار حرفایی میسازن که تو هیچ کدومشو نگفتی و شوکه میشی از شنیدنش..  کاش یکی بود که جواب این چیز مسخره که داره خفم می کنه و با قورت دادن آب دهنمم نمیره پایین و بدتر میسوزه رو میداد.. کاش می گفت که تا کی؟؟؟ من چی کار کنم؟؟؟ 

 

۶- 

پستم یکم شبیه روضه شد.. یکم که نه خیلی بیشتر از یکم.. ولی خب لازم بود گفتنش.. 

 

۷- 

لینک۳ تا آهنگ میذارم.. دوست داشتید گوش کنید.. 

من که چند روزه همش گوش می کنم اینا رو.. 

 

 موزیک۱ 

                    موزیک۲ 

                                      موزیک۳

نظرات 16 + ارسال نظر
آ . د . م جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 20:37 http://www.1adam.blogsky.com

سلام ؛
Save کردم که بخونم...

سلام.
لطف کردی.. یکمش ویرایش شد البته..

سیروس جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 22:34 http://www.khozaebal.persianblog.ir

اوه اوه
حسابی حس فضولیمان تحریک شد آخر شبی
بگو کیه با بچه ها محل ها بریم یکاری کنیم خودش رو خیس کنه

فضولی؟؟ گفتنش که میشه گفت.. فقط نمی دونم کدومشونو بگم..
مرسی داش سیروس.. مرامتو مرسی حاجی..
ولی فکر کنم اون از دروغایی که میگه برای لو نرفتنش چنین کاری رو می کنه.. دیگه نیازی به خشونت نیست فعلآ..
ممنون برادر سیروس..

کامیار شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 00:59 http://parchineharf.blogsky.com/

1&2.بالاتر از سیاهی قهوه ایه
ایشالا طرف قهوه ای بشه
3.خواهش میکنم بابا این حرفا چیه؟
اشکال نداره.ما که به دل نمیگیریم
به قول یکی طلایی که پاکه درشتاشو سوا کن!!
4.صافیتو عشقه!حیف که میخوای ترکش کنی
5.بیخیال.سازش بهترین کاره
6.صدالبته
7.لینک 32تا آهنگ؟؟
ماکه 3تا بیشتر ندیدیم!!
تازه بدلیل محدودیت حجمی گذاشتیمش که شب دانلود بشه

نمی دونم چی بگم.. ولی امیدوارم به خودش برگرده..
۳. تروخداااااااااا.. چه حاضر آماده.. بودید حالا..
با تشکر از اون شخص یکی مورد نظر..
۴. ۴کریم برادر.. نه.. حیف منم که با این رو راستی دارم تلف میشم..
۵. نههههههه.. دیگه نمیشه.. داره از بین میبرم سازش..
۷.. ببخشید وقت نشد ویرایش کنم..
باشه.. راحت باشید..ممنون..

آناهیتا شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:32 http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

سلام غزل جوووونم
این پست سر تا سر ناله بود! ولی بهت حق میدم خسته بشی و روضه بخونی! آدم یه وقتایی می خواد بالا بیاره از این همه ریا و دروغ......ولی بی خیال رفیق تا کی عذاب بکشیم؟!؟
همه ما باید مراقب صفا و صداقت خودمون باشیم.
برای تصمیم های زندگیت بجنگ غزل.جنگ نرم و دائمی....

سلام آنا جون..
نه ناله نبود.. به جز مورد ۴ ام بقیه اش حرف دل بود نه حرف از دل گذشته که بشه ناله..
دقیقآ.. موافقم..
۱۰۰٪
از جنگ خسته شدم.. می خوام آروم بشینم ببینم تا کجا می خواد منو زمین بزنه..حرف مورد ۴ ام این بود..

آفتاب پرست شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:25

شلام غزلبانو

می بینم که عصبانی پست مینویسی!!!!!!!

آهنگ هاتم دوتاشو گوشیدمو لذت بردم !! التبه من جدیدا ها جسات شاد و عاشقانه گوش می کنم به قول بچه ها آهنگه خوشحال!! حمید طالب زاده و اینا !! اونم فقط واسه فرامو ش کردن سختتی ها

سلام پوریا مستر..
نه بابا.. مگه بیکارم خودمو حرص بدم و پیر کنم. نوشتم تا از ذهنم بذارمش اینجا تا دیگه وارد زندگیم نشه..
چه خوب.. خوشحالم از سلیقه ی من یکی لذت برده..خیلی خوبه.. من جدیدآ بچه ی بدی شدم اینطوری گوش میدم..
ممنون داداش پوریا..

A ز R ه H ر A اZ شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:29 http://www.zafa.blogsky.com

خیلی طولانی بود
حال خوندن نداشتم
یه نگاه سریع کردم
فقط فهمیدم ناراحتی و از دست کسی دلخوری!

آره.. قبول دارم.. شرمنده..
باشه.. همینم خوبه..
چقدر خوب فهمیدی زهرایی..

م . ح . م . د شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:00 http://baghema.blogsky.com/

یعنی تو از این همه مورد فقط اینو فهمیدی؟؟ یا هنوز رو تیترش گیر کردی بچه؟؟

آرش شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:45

چقدر خشن.بنده خدا اونی که اینجوری ازش انتقاد میکنی

من اسم نبردم که مخاطب خاص مشخص باشه که جنابالی براش دل بسوزونید..

اوا شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 15:43

اگه این پست برای منه...برات متاسفم...

نه عزیزم برای تو نیست.. من اسم نبردم.. گفتم کسی به خودش نگیره.. مشکلم شخصیه کاملآ..تو که دوستمی.. اگه حرفی داشته باشم رک بهت میگم..

حدیثه-فرنوش شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 15:44 http://pichesh,persianblog .ir

آپیم و منتظر....

بعله..

اوا شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 17:41

وقتی اسم نبری...و با حالت تهاجمی کسی رو بکووبوونی...همه به خودشون میگیرن.
شمردی چند نفر ازت پرسیدن این پست رو با منی؟؟؟
این طور نوشتن اشتباست...چون خواننده رو زیر سوال میبره...
چون خواننده حتی برای یه لحظه هم فکر میکنه پشت این همه بدو بیراه...یه اسمه...و اسمه اون...
امیدوارم خودت به این نتیجه برسی که نوشتنه این پستت و هر نوشته ای مشابه این واقعا اشتباست...

خب نمی خواستم اسمم ببرم که آبروی اون شخص بره.. تازه هر موردش یه مخاطب داشت.. من تو وبلاگم همیشه حرف دلمو مینویسم بدون اسم.. خب پس کجا بنویسم؟؟ میدونم تا الان ۳ نفر پرسیدن با من بودی؟ ولی خیلی ها هم بودن که نپرسیدن..
بعدشم پس من چطوری حرفامو به گوش اون شخص برسونم؟ دلم می خواست هم غیر مستقیم باشه و هم بفهمه.. که متاسفانه گویا در باغ نیست..

زهرا فومنی شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 22:24 http://www.butimar1365.blogfa.com

سلام غزل جان..نمیبنم غمتو ..نبینم خسته باشی عزیزم..زندگی همینه..همشم مارو داره دور خودش میچرخونه ولی روزگار پادشاهی ماهم سر میرسه غزل جون..
این پستت سرار امر به معرف و نهی از منکر بود
ببخشید دوره شو کجا دید؟

سلام عزیزم..
مرسی از لطفت.. آره.. ولی خیلی داره برام سنگین میشه..خیلی داره گرون میشه..امیدوارم.. به امید اون روزه که تا الان دووم آوردم..

دقیقآ..
راستش بیشترش ذاتی بوده.. یهو وقتی چشم به جهان گشودم اینطوری بودم.. دیگه خدا داده دیگه ..

اوا شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 22:27

خب تو اگه میخوای توو باغ باشه که باید حرفاتو بکووبی توو صورتش.
بنده خدا شاید کند ذهن بوود متوجه نشد!!!

نمی دونم.. اگه نفهمید سری بعد جور دیگه ای برخورد می کنم..
گمون نکنم.. مورد اول ادامه داره گویا..

بهنام شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 23:07 http://www.delnevesht2010.blogfa.com

سلام...
عجب دل پری داریا!!! ریلکس ریلکس ریلکس تر!!!
تو شماره ی 2 یه عدد غلط املایی کشف کردم!!!
غریبه رو اشتباه نوشتی میشی 19 !!!

سلام..
خیلیییییییییییی.. آره؟؟؟؟؟ الان ریلکسم؟؟
مگووووووووو.. تو هم که فقط دنبال غلط امیلایی ایی. اصلآ چیزی از متنم خوندی؟؟
گشتم دنبالش.. پیداش نکردم خب.. یکی دیگه بهم تذکر داده بود..
نمیشه با پارتی بازی ۲۰ بشم؟؟

A ز R ه H ر A اZ یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 00:10 http://www.zafa.blogsky.com


اصولاْ اینقدر ریدینگ زبان خوندیم عادت نمودیم!!

به به به.. ریدینگتون مستدام..عادتتون پایدار..

آفتاب پرست یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:23

خیلی خوحشال میشم وقتی کامنت میذاری

راستی به نسکافه سر بزن و سه تا شعر آخرم رو بخون لطفا مطمئنم خوشت میاد

لطف داری که از یه کامنت چرت من خوشحال میشی..
باشه.. تو اولین فرصت سر میزنم..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد