خطر امتحان..آهسته نخوانید..!!!

سلام. 

خسته نباشید.. 

این چند وقته یا حس نوشتن نبود یا فکر نداشتم و تعطیل بودم. این چند روز خیلی خوش نگذشت. البته از روز عاشورا که خیلی خوش گذشت.. 

امروز جاتون سبز امتحان فیزیک ۱ داشتم و جاتون سبز از ۲۰ نمره امید ۱۰ هم ندارم. کلی سر جلسه از خودم فرمول اختراع کردم ولی وقت نشد به نام خودم ثبت کنم. یه سری سوالای اثباتی رو هم از آخر به اول حل کردم که بعد امتحان فهمیدم صورت سوالو اشتباه دیدم..چقدر زیبا.. 

از اونجایی که بنده از اول ترم تای اول کتابامم نزدم و این خیلی ضایع است و اهل بیت فهمیدن و بهم گفتن اگه این ترم فقط و فقط ( جمله ی ۲ شرطی) ۱ درس رو بیوفتی یا حذف کنی باید بی خیال این دانشگاه در پیتت شی و دوباره کنکور بدی و من می ترسم از کنکور بنابراین طی دعواهایی شدید الحن و خودزنی ها و اصرار های پی در پی خودم تصمیم گرفتم برنامه ریزی کنم!! (کیههههه؟؟ چه غلطا.. منو برنامه ریزی؟؟ خودمم تعجب کردم چه برسه شما..). خلاصه یه برنامه ریختیم به هدف خوش کردن دل اهل بیت وگرنه ارزش معنویه دیگه ایی نداره و جدا از اون ایست امتحانای کذاییمم در آوردم.خلاصه امروز کلی فعالیت کردمو کتابامو مجبور شدم تا بزنم اولشونو برای دیدن فهرستش.دیگه شما به بزرگی خودتون ببخشید..بچه گی کردم.. 

بعد که به مامانم گفتم کلی ذوق کرد بنده خدا. ای جان.. 

حالا ببینید اثر تاریخیمو: 

این برنامه ی امتحانامه 

اینم برنامه ی درسیمه. همون اثر هنری کذایی 

اینم همون قبلیه است فقط از نمایی نزدیکتر 

خلاصه اینا رو زدم شاید شما هم درس عبرت بگیرید و یه خجالتی چیزی خدایی نکرده تا همه با هم درس بخونیم تا نمره ی قبولی حاصل شه.. 

به امید اون روز... 

برنامم هم از فردا شروع میشه.دعا کنید ازش عقب نمونم.. 

تا بعد..


شب یلدا نوشت:

صدای زیبا و رسای مارا بشنوید در در این مکان: صدای غزل

و در اینجا نیز تحلیلمان را در شماره ی 39 بخوانید: تحلیل غزل


الان نوشت:

واقعیت برای کسایی که ازش فرارین سخته ولی برای بقیه سخت تره که بفهمی چه کسایی دورت بودن و به اسم دوست به شکل آدم ولی با صفت ... . 

من رای نمی دم.نه به خاطر کاندیدا ها. فقط به خاطر صاحب برگذار کننده ی این انتخابات.. 

اگه رای گیری ای تو بلاگ خود کاندیدا ها بود بی شک اولین نفر بودم..